بتمرگیدن
لغتنامه دهخدا
بتمرگیدن . [ ب ِ ت َ م َ دَ ] (مص ) (از: ب + تمرگیدن ) در تداول عامه نشستن بفرمان تحقیرآمیز دیگران ، گویند: بتمرگ و بنشین و بفرما یکی است اما فرق معنوی دارد. نشستن به فرمان دیگری در آن وقت که فرمان دهنده خشمناک باشد. (اصطلاح عامیانه در نواحی کرمان ). فرمان دادن مادر و پدر یا دیگری فرزند و یا کسی را به نشستن چنانکه نفرین گونه تواند بود.