ترجمه مقاله

بتع

لغت‌نامه دهخدا

بتع. [ ب ِ ت َ / ب ِ ] (ع اِ) نبید انگبین . (مهذب الاسماء). نبیذ عسلی . و از آن است گفته ٔ ابوموسی اشعری : شراب مدینه از خرمای تازه است و شراب اهل فارس از انگور و شراب اهل یمن بتع است که از عسل باشد. (از اقرب الموارد). نبیذ تند از شهد یا عصاره ٔ انگور. (آنندراج ) (منتهی الارب ). نوعی نبید که مردم یمن کنند از خرمای تازه . (ابن البیطار). بلغت اهل بربر شرابی است مست کننده ، بعضی گوینداز عسل و بعضی گویند از خرمای تر سازند. (برهان قاطع). || (ص ) مرد درازقامت . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله