ترجمه مقاله

باهار

لغت‌نامه دهخدا

باهار. (اِ) ظرف . آوند. ظرف با طعام . مخفف با اهار است . چه اهار بمعنی خوراک است . (از فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ). اناء. (برهان قاطع). وعاء. (شرفنامه منیری ). خنور. (ناظم الاطباء). || مقابل ناهار است بمعنی خوراک ناخورده و گرسنه شده . (انجمن آرای ناصری ). || جامه مترادف این است . (شرفنامه ٔ منیری ).
ترجمه مقاله