ترجمه مقاله

بان

لغت‌نامه دهخدا

بان . (اِ) سقف خانه از بیرون سو. بمعنی بام است که طرف بیرونی سقف خانه باشد. (برهان قاطع). بام . (فرهنگ شعوری ). سقف خانه و پشت بام . (لغت محلی شوشتر). تبدیل بام است . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ) (از فرهنگ شعوری ) (فرهنگ جهانگیری ) :
سر فروکن یک دمی از بان چرخ
تا زنم من چرخها برسان چرخ .

مولوی .


شواهد از تداولات عامه : زمستان آمد لب بان ، گفت : سلام علیکم بر همگان .
کفتر پرانی ، بالای بانی ... نودیدیم نوزمان دیدیم هفت ساله عروس لب بان دیدیم .
- نردبان ؛ نردبام . و رجوع به بام شود.
ترجمه مقاله