ترجمه مقاله

بام اندودن

لغت‌نامه دهخدا

بام اندودن . [ اَدَ ] (مص مرکب ) گل اندودکردن بام . کاهگل مالیدن پشت بام . سوی برونی سقفی را با ورقه ای از گل آمیخته بکاه پوشیدن تا آب باران و برف بدرون نترابد. کاهگل مالی کردن . کاهگل مالیدن سوی برونی سقف را :
از رعیت شهی که مایه ربود
بن دیوار کند و بام اندود.

سنائی .


ترجمه مقاله