ترجمه مقاله

باغ کاران

لغت‌نامه دهخدا

باغ کاران . [ غ ِ ](اِخ ) نام یکی از باغهای اصفهان . یکی از چهارباغ معروف اصفهان که مساحت هر کدام کمتر از یک هزار جریب نبوده است : و بر دروازه ٔ هر کدام کاخی بلندبر آورده اند... و آن باغها عبارت است از باغ فلاسان و باغ احمد سیاه و باغ کاران و باغ بکر. (از روضات الجنات چ تهران ص 4). پایه ٔ هر دو قصرش [ قصور باغ کاران ] بر سر هرمان حرم حرمت دیده ... یکی مشرف بر کنارزند رود روان ، دیگر محاذی شهر مبنی بر شارع و میدان ،... صحن حصنش فراخ چون سینه و حوصله ٔ کریم . (از ترجمه محاسن اصفهان ص 28). شاه شجاع (مظفری ) در زمان نهضت پدر به فیروزان که یک منزلی اصفهان است نزول کرد، بعد از آن در جوار باغ کاران که به باروی شهر متصل است نقل کرد. (تاریخ گزیده چ عکسی ص 670) :
مرا هوای تماشای باغ کاران است
که پیش اهل خرد خوشترین کار آنست .

آوی (مترجم کتاب محاسن اصفهان ).


آب حیوان است گویی پیش بستان ارم
زنده رود او که دارد باغ کاران بر کران .
سعدالدین سعید هروی (از ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
هر که اکنون به باغ کارانست
گو نگه دار جا که کار آنست .

خجندی (از ترجمه ٔ محاسن ).


گر چه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود و باغ کاران یاد باد.

حافظ.


ترجمه مقاله