بازی رفتن
لغتنامه دهخدا
بازی رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) یا بازی شدن . با کسی رفتاری کردن . معامله پیش آوردن . بنحوی خاص معامله کردن :
کجا آن عدل و آن انصاف سازی
که با فرزند از اینسان رفت بازی .
کجا آن عدل و آن انصاف سازی
که با فرزند از اینسان رفت بازی .
نظامی .