بازگویه
لغتنامه دهخدا
بازگویه . [ ی َ / ی ِ ] (اِمص مرکب ) واگو کردن . تکرار :
ز استماع کلام تو گوش گوهرچین
ز بازگویه ٔ نام تو نطق شکرخا.
و رجوع به بازگو شود.
ز استماع کلام تو گوش گوهرچین
ز بازگویه ٔ نام تو نطق شکرخا.
ظهوری (از آنندراج ).
و رجوع به بازگو شود.