بازپس نشستنلغتنامه دهخدابازپس نشستن . [ پ َ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب )عقب نشستن . دنبال روی کردن . سپس کسی رفتن . حرکت کردن : و علی تکین بر منزل بازپس نشیند چنانکه پیش رسول ما حرکت کند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 356).