ترجمه مقاله

بازرو

لغت‌نامه دهخدا

بازرو. [ ] (اِ) تره ای است برگش چون برگ شاه اسپرم . (صحاح الفرس ). تره ای است چون شاه اسپرغم که طبیبان بادرویه نویسند و آنرا از ادویه ٔ طبی نامند. و بادرنجبویه نیز گویندش . (فرهنگ اوبهی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ سازمان لغت نامه ص 19). بادرویه .
ترجمه مقاله