ترجمه مقاله

بارگاو

لغت‌نامه دهخدا

بارگاو. (اِ) اقرار، و قول و عهد و پیمان . (ناظم الاطباء). || کنسرت موزون و هماهنگ . (دِمزن ). و رجوع به بارکاو، شود.
ترجمه مقاله