ترجمه مقاله

بادرات

لغت‌نامه دهخدا

بادرات . [ دِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ بادرة. در تداول فارسی قدیم بمعنی انجام یافته و صادرشده بکار رفته است : و در جملگی احوال از حضرت ذوالجلال از بادرات اعمال و صادرات اقوال استغفار میکند. (جهانگشای جوینی ). و تداق از خوف بادرات سخنهای نافرجام و اندیشه های ناتمام بر اندیشه ٔ مخالفت موافقت داشت . (جهانگشای جوینی ). و از جرائمی که سبب خذلان حادث شده است التماس صفح جمیل نماید و از بادرات زلات استغفار کند. (جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله