باب الذهب
لغتنامه دهخدا
باب الذهب . [ بُذْ ذَ هََ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصرالمعزلدین اﷲ بقاهره : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل غیراز آنکه در زیر زمین است : باب الذهب .... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص 62).
آن خداوند که صد شکر کند قیصر
گر به باب الذهب آردش به دربانی .
آن خداوند که صد شکر کند قیصر
گر به باب الذهب آردش به دربانی .
ناصرخسرو.