ایغر
لغتنامه دهخدا
ایغر. [ اَ غ َ ] (ترکی ، اِ) اسب . (آنندراج ). فحل و نر و گشن . (ناظم الاطباء) :
هر کس ره قرب لی مع اﷲ برد
اول پی این عروس دلخواه برد
آن ایغر تیز کند گردد ناگاه
کز شوق بپای مادیان راه برد.
آن دو ملعون دو اسب ایغرتند پیش آوردند. (دستورالوزراء ص 198).
هر کس ره قرب لی مع اﷲ برد
اول پی این عروس دلخواه برد
آن ایغر تیز کند گردد ناگاه
کز شوق بپای مادیان راه برد.
رکنای مسیح (از آنندراج ).
آن دو ملعون دو اسب ایغرتند پیش آوردند. (دستورالوزراء ص 198).