ترجمه مقاله

ایجار

لغت‌نامه دهخدا

ایجار. (ع مص ) (از «وج ر») ائجار. دارو در دهان کسی ریختن . || نیزه زدن در دهان کسی و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (از «اج ر») پاداش عمل دادن . || بستن استخوان را بر کجی . || مباح کردن زن خود را بمزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به مزد خواستن کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || به کرایه دادن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله