ترجمه مقاله

اورند

لغت‌نامه دهخدا

اورند. [ اَ رَ ] (اِخ ) نام یکی از پسران کی پشین پسر کیقباد که پدر لهراسب باشد. (ناظم الاطباء) (فرهنگ شاهنامه ) :
که لهراسب بد پور اورندشاه
که او را بدی آنزمان تاج و گاه .

فردوسی .


ترجمه مقاله