ترجمه مقاله

انعاس

لغت‌نامه دهخدا

انعاس . [ اِ ](ع مص ) فرزندان سست و کسل مند آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). فرزندان سست آوردن . (از اقرب الموارد). || خوابانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله