انده گساردن
لغتنامه دهخدا
انده گساردن . [ اَ دُه ْ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) شکستن اندوه . تسکین دادن و ازمیان بردن غم و غصه :
کسی را که رود و می انده گسارد
بود شعر من هرگز انده گسارش ؟
کسی را که رود و می انده گسارد
بود شعر من هرگز انده گسارش ؟
ناصرخسرو.