ترجمه مقاله

انحجاز

لغت‌نامه دهخدا

انحجاز. [ اِ ح ِ ] (ع مص ) بازایستادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). واداشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). باز واداشته شدن . (مصادر زوزنی ). امتناع . (از اقرب الموارد). || بحجاز آمدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ز اقرب الموارد). به حجاز شدن . (مصادر زوزنی ) .
ترجمه مقاله