ترجمه مقاله

انجیر آدم

لغت‌نامه دهخدا

انجیر آدم . [ اَ رِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام میوه ای است در هندوستان شبیه به حنظل . (برهان قاطع). میوه ٔ هندی شبیه به کدو و گرد و سرخ که در وسط دارای نقطه ٔ سپید کوچکی است . (ناظم الاطباء) (از سروری ).میوه ای است بزرگتر از جوز و رنگ او سیاه است که بخاکستر مایل باشد و جرم او مدور باشد و سخت و صیقل و [در ] پهنی و گردی به انجیر ماند. در کوههای کابل بسیار بود و زنان او را بجهت فربهی بکار برند و چنین آورده اند که در آن نواحی که منبت این درخت است حیوانی است که به خرگوش مشابهت دارد و هرجا رمه ٔ گوسفند بیند این حیوان متابعه کند و شیر از پستان گوسفندان برود. هرکه گوشت این حیوان بخورد برجای دیوانه شود. و عادت او چنان بود که در زیر درختی خوابد که او را انجیر آدم گویند شاخهای او بدرخت بید مشابه است و اگر شاخی از او در میان هیمه سوخته شود هرکه به آن گرم شود او را غشی افتد. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان ، نسخه ٔ خطی ). انجیر دشتی . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
ترجمه مقاله