انجم دل
لغتنامه دهخدا
انجم دل . [اَ ج ُ م ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ستارگانی که از دل برآیند، ظاهراً کنایه از اشک است :
هست پستان کرم خشک و من از انجم دل
فتح باب از پی پستان بخراسان یابم .
هست پستان کرم خشک و من از انجم دل
فتح باب از پی پستان بخراسان یابم .
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 296).