ترجمه مقاله

انتهاک

لغت‌نامه دهخدا

انتهاک . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ترنجیده و لاغر ساختن تب ، یقال : انتهکته الحمی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زشت و آلوده کردن ناموس کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آبروی کسی را شکستن و احترامش را بردن . (از اقرب الموارد). حرمت کسی بشکستن . (مصادر زوزنی ). || زشت و آلوده شدن ، یقال : انتهک الرجل الحرمة فانتهک الحرمة (مجهولاً). (ناظم الاطباء). || همه شیر پستان ناقه دوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). همه شیر پستان ماده شتر را دوشیدن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله