ترجمه مقاله

انبهی

لغت‌نامه دهخدا

انبهی . [ اَم ْ ب ُ ] (حامص ) مخفف انبوهی :
نز انبهی تواند آمد بگوش بانگ
نز دیدگان تواند رفتن برون نظر.

مسعودسعد.


گوسفندان گر بروننداز حساب
زانبهیشان کی بترسد آن قصاب ؟

مولوی .


بس سرای پر ز جمع و انبهی
پیش چشم عاقبت بینان تهی .

مولوی .


ز انبهی ّ برگ پنهان گشته شاخ
ز انبهی ّ گل نهان صحرا و کاخ .

مولوی .


و رجوع به انبوهی شود.
ترجمه مقاله