ترجمه مقاله

انبراء

لغت‌نامه دهخدا

انبراء. [ اِم ْ ب ِ ] (ع مص ) انبری السهم ؛ تراشیده و درست شد تیر. (از منتهی الارب ). تراشیده و درست شدن تیر. (ناظم الاطباء). || پیش آمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ): انبری له ؛ پیش آمد او را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله