ترجمه مقاله

انبامه

لغت‌نامه دهخدا

انبامه . [ ] (اِخ ) قریه ای است در نزدیکی ری ، ظاهراً حالا مشهور به انامه باشد. (مرآت البلدان ج 1 ص 96). قلعه ایست نزدیک ری . (مراصدالاطلاع از یادداشت مؤلف ). همان امامه قریه ای بشمال تهران در جبل البرز است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به امامه شود.
ترجمه مقاله