ترجمه مقاله

انبار گشتن

لغت‌نامه دهخدا

انبار گشتن . [ اَم ْ گ َت َ ] (مص مرکب ) انباشته شدن . توده شدن :
چنان کشته بر هر سو انبار گشت
که هرجا که بد دشت دیوار گشت .

(گرشاسب نامه ص 306).


ز صحن صحرا کهسارها پدید آمد
ز بس که گشت بدنهای کشتگان انبار.

مسعودسعد (دیوان ص 249).


ترجمه مقاله