امین الدین
لغتنامه دهخدا
امین الدین . [ اَ نُدْ دی ] (اِخ ) ابن شیخ کریم و برادربزرگ منشی فداحسین (قرن 13 هجری ). به اردو و فارسی شعر میگفته و او راست رساله ٔ «نثر بهار». از اوست :
نوبهار اینک چو حسن گلرخان رنگین اداست
نرگس شهلا برنگ ما سراپا چشمهاست
ساقیا از جانب ماتشنگان غفلت چراست
فصل گل آمد شراب و شیشه و ساغر کجاست ؟
نوبهار اینک چو حسن گلرخان رنگین اداست
نرگس شهلا برنگ ما سراپا چشمهاست
ساقیا از جانب ماتشنگان غفلت چراست
فصل گل آمد شراب و شیشه و ساغر کجاست ؟
(از تذکره ٔ روز روشن چ تهران ص 83).