املاج
لغتنامه دهخدا
املاج . [ اِ ] (ع مص ) شیر دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).شیر دادن بچه را. (تاج المصادر بیهقی ). ببچه شیر دادن . (از اقرب الموارد). از آنست حدیث : لاتحرم الاملاجة و لا الاملاجتان . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).