ترجمه مقاله

امراق

لغت‌نامه دهخدا

امراق . [ اِ ] (ع مص ) بسیار کردن شوربا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خوردنی بسیار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || آشکار کردن عورت . (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). اندام نهانی آشکارا کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || رسیدن هنگام موی برکندن از پوست . (ناظم الاطباء). هنگام مو برکندن شدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || گذرانیدن تیرانداز تیر را از نشانه . بشتاب نیزه زدن کسی را. (از ناظم الاطباء). || افتادن بار نخله بعد از بزرگ شدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله