ترجمه مقاله

اماهت

لغت‌نامه دهخدا

اماهت . [ اِ هََ ] (ع مص ) به آب رسیدن چاه کَن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || آب خورانیدن ستور و مردم تشنه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). آب خورانیدن ستور را. (از اقرب الموارد). || آب دادن کارد را. (از اقرب الموارد).آب دادن کارد را در هنگام تیز کردن آن . (از متن اللغة). || گرد آوردن آب در حوض . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آمیختن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || آب بسیار روان کردن ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || منی انداختن گشن در رحم ماده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از متن اللغة). || زهیدن آب از زمین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بسیار شدن آب زمین و زهیدن آن . (از اقرب الموارد)(از متن اللغة). || آب ریختن در دوات و دردارو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آب ریختن در دوات برای رقیق شدن آن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله