الکنی
لغتنامه دهخدا
الکنی . [ اَ ک َ ] (حامص ) (از: الکن عربی + یاء مصدری فارسی ). کندزبانی . الکن بودن . لکنت . رجوع به الکن شود :
عالی عبارت خوش عذب فصیح تو
از الکن الکنی برد از ابکم ابکمی .
عالی عبارت خوش عذب فصیح تو
از الکن الکنی برد از ابکم ابکمی .