الکتریکی
لغتنامه دهخدا
الکتریکی . [ اِ ل ِ ] (ص نسبی ) برقی . الکتریسیته ای . منسوب به الکتریک که در تداول فارسی زبانان بمعنی برق و الکتریسیته استعمال میشود. رجوع به الکتریک و الکتریسیته شود : ماشینهای کوچک الکتریکی درهم و برهم ریخته بود. (سایه روشن صادق هدایت ص 18).