ترجمه مقاله

الق

لغت‌نامه دهخدا

الق . [ اَ ] (ع مص ) درخشیدن برق و نباریدن ، و اَلاّق نعت آنست . (آنندراج ). لمعان و اضأت برق . تَاءَلﱡق . (ازاقرب الموارد). || زبان آور شدن در دروغ . (تاج المصادر بیهقی ). دروغ گفتن . کذب . (اقرب الموارد) (المنجد). || دیوانه شدن . (آنندراج ). جنون . اُلِق َ. ألقاً؛ یعنی دیوانه شد. (از المنجد).
ترجمه مقاله