التهاملغتنامه دهخداالتهام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) همه ٔ شیر پستان مکیدن بچه . (منتهی الارب ). التهم الفصیل مافی الضرع ؛ استوفاء. || بیکبار خوردن . (منتهی الارب ). || برگردیدن رنگ . (منتهی الارب ).