ترجمه مقاله

اقصم

لغت‌نامه دهخدا

اقصم . [ اَ ص َ ] (ع ص ) آنکه نیمه ٔ دندان او شکسته باشد. (آنندراج ). نیمه ٔ دندان پیشین شکسته . (منتهی الارب ). شکسته دندان . دندان پیشین از نیمه فراشکسته . (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء). آنکه دندانش نیمه شکسته باشد به پهنا. مؤنث آن قصماء. ج ، قُصم . (از اقرب الموارد). رجوع به اقصف شود. || آنکه یک شاخ او شکسته باشد. (آنندراج ). || آنکه ساق وی شکسته باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله