افشا شدن
لغتنامه دهخدا
افشا شدن . [ اِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) آشکار شدن . منتشر گردیدن :
قماری در محبت با غمی می باختم پنهان
رخی آمد برون از پرده و این راز شد افشا.
قماری در محبت با غمی می باختم پنهان
رخی آمد برون از پرده و این راز شد افشا.
تأثیر (از بهارعجم ).