ترجمه مقاله

افتتاح

لغت‌نامه دهخدا

افتتاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گشادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از منتخب بنقل غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). مقابل بستن . (از اقرب الموارد). باز کردن . (یادداشت مؤلف ) : و هم بر این نمط افتتاح کرده شود. (کلیله و دمنه ). || آغاز کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتخب بنقل غیاث اللغات ). ابتدا کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ابتدا کردن بچیزی یا امری . (از اقرب الموارد).
- افتتاح خراج ؛ ابتداء جبایت آن . (یادداشت بخط مؤلف ).
|| غالب شدن و فتح کردن جایی را با زور: افتتح السلطان دارالحرب ؛ غلب علیها و تملکها قهراً. (از اقرب الموارد). فتح کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || گشادفرج شدن ناقة. (از اقرب الموارد). || (حامص ) مأخوذ از تازی ؛ آغاز. شروع . (ناظم الاطباء). مقابل اختتام . (یادداشت مؤلف ) : تا هر باب که افتتاح کردند بتمامت اشباع برسانیدند. (کلیله و دمنه ). || گشودگی . گشایش . (ناظم الاطباء). گشاد. گشادی . گشادگی . (یادداشت بخط مؤلف ).
- افتتاح کردن ؛ گشودن . باز کردن . آغاز کردن :
شکوفه ها همه انواع باغ گردونست
که چون پدید شدند افتتاح کرد سما.
ترجمه مقاله