ترجمه مقاله

اعناط

لغت‌نامه دهخدا

اعناط. [ اِ ] (ع مص ) فرزند درازبالا آوردن : «اعنط الرجل ؛ اذا جاء بولد عنطنط». (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فرزند بلندبالا آوردن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله