ترجمه مقاله

اعفش

لغت‌نامه دهخدا

اعفش . [ اَ ف َ ] (ع ص ) مرد ضعیف البصر که چشم او بعلتی پیوسته آب راند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اَعمَش . (اقرب الموارد). مرد سست بینائی و ضعیف البصر که چشم او بعلتی پیوسته آب راند. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله