ترجمه مقاله

اعریراء

لغت‌نامه دهخدا

اعریراء. [ اِ ] (ع مص ) تنها رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بتنهایی سیر کردن . (از اقرب الموارد). || بر اسب برهنه سوار شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوار شدن بر اسب برهنه . و منه قول القائل : «و نعروری ظهورالمهالک ». (از اقرب الموارد). بر اسب بی زین سوار شدن . (یادداشت مؤلف ). || بر امر زشت گردیدن . یقال : «اعروریت منه امراً قبیحاً»؛ ای رکبت . هذه نادرة لان الافعیعال لم یأت ِ متعدیاً الا فیها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرتکب گردیدن و انجام دادن امر زشت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله