ترجمه مقاله

اعتشان

لغت‌نامه دهخدا

اعتشان . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بگمان سخن گفتن و بخواست خود حرف زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به رأی خود گفتن و گمان بکار بردن . (از اقرب الموارد). برأی خویش سخن گفتن . (تاج المصادر بیهقی ). به رأی خود چیزی گفتن . (مؤید الفضلاء). || تلاش و تفحص کردن بن شاخهای خرمابن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جستجوی بن شاخه های خرما. (از اقرب الموارد). || برجستن بر کسی بناحق . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله