ترجمه مقاله

اعتام

لغت‌نامه دهخدا

اعتام . [ اِ ] (ع مص ) در شبانگاه دوشیدن شتر ماده را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). در شب شتر را دوشیدن و آن از کندی بتأخیر انداختن است . (از متن اللغة). اِعتِماء که در آن قلب واقع شده . (از نشوءاللغة ص 16). عَتم . استعتام . (متن اللغة). || بازداشتن از کاری که درآمده باشد در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بازماندن از کاری که درآمده باشد در آن . (از متن اللغة). || گذشتن پاره ای از شب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || درنگ نمودن در مهمانی کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بتأخیر انداختن از مهمانی . (از متن اللغة). || درنگ کردن در کاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بتأخیر انداختن حاجتی را. (از متن اللغة). کاری دیر کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || در وقت نماز خفتن به جایی شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بهنگام نماز خفتن درآمدن . (از متن اللغة). در وقت نماز خفتن شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || آمدن در وقت نماز خفتن یا بازگشتن در آن وقت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ترجمه مقاله