ترجمه مقاله

اظهری

لغت‌نامه دهخدا

اظهری . [ اَ هََ] (اِخ ) صاحب الذریعه در ذیل دیوان اظهری موصلی دهلوی آرد: نام او حیدرعلی و از نزدیکان ملامظهر کشمیری بود. پدر وی از موصل به دهلی رفت و اظهری در دهلی به جهان آمد و در آنجا پرورش یافت . او را مطایباتی است با ملاشیدا. وی بسال 1044 هَ . ق . درگذشت . (از الذریعه قسم اول از ج 9). و صاحب قاموس الاعلام ترکی می نویسد: وی مورد عنایت و محبت اکبرشاه و جهانگیرشاه بود وبا ملامظهر کشمیری و ملاشیدا مهاجات داشت . او راست :
از دشمنان برند شکایت به پیش دوست
چون دوست دشمن است شکایت کجا برم .
صاحب ریحانة الادب نیز همین مطالب را درباره ٔ وی نقل کرده است . صاحب صبح گلشن که تذکره ٔ وی مأخذ اصلی است نیز وی را «از خویشان ملامظهری کشمیری » دانسته و نوشته است : و میان هر دو اتحاد و در عهد اکبری و جهانگیری بعیش و تنعم گذرانید. وی با ملامظهری و ملاشیدا با وی شوخیها کردی و به مطایبه ٔ همدگر ارباب صحبت را بخنده آوردی . روزی اظهری با مظهر گفت که تو محل منی . وی جواب داد که تو محل مستعمل منی . و یک بار در مشاعره غزل طرح خود می خواند چون به این مقطع رسید:
خواه با اظهری و خواه به بیگانه نشین
من همین شرم ترا بر تو نگهبان کردم .
ملاشیدا گفت : راست گفتی خدا حافظ زن نابینا. دهان یاران رنگین آشنای قهقهه گردید و اظهری خجلت کشید. صاحب صبح گلشن وی را نابینا نوشته است . و رجوع به مآخذ مذکور شود.
ترجمه مقاله