ترجمه مقاله

اطخمام

لغت‌نامه دهخدا

اطخمام . [ اِ خ ِ ] (ع مص ) مایل بسیاهی گردیدن گوشت خشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اطخمام گوشت ؛ اطخم شدن آن . (از اقرب الموارد). رجوع به اطخم شود.
ترجمه مقاله