اضرغطاط
لغتنامه دهخدا
اضرغطاط. [ اِ رِ ] (ع مص ) بادکردن از خشم . (از اقرب الموارد). برآماسیدن از خشم . || دوتا گردیدن پوست بر گوشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دولا شدن یا خمیده شدن پوست کسی برگوشتش . || پرگوشت شدن کسی . (از اقرب الموارد). بسیارگوشت شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).