ترجمه مقاله

اصفهبد

لغت‌نامه دهخدا

اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ )شهریاربن پاذوسبان بن افریدون بن قارن . از اسپهبدان طبرستان بود و پس از مرگ پدر در رویان بر مسند حکومت نشست و چنانکه خواندمیر آورده است وی مدت پانزده سال به اقبال گذرانید و در روزگار وی ناصر کبیر به خونخواهی محمدبن زید برخاست ، یعنی در همان سالی که محمدبن زید در نبرد با محمدبن هارون کشته شد ابومحمد حسن بن علی بن حسن از خاندان علی بن ابیطالب (ع ) که از پیروان محمدبن زید بود و در میان مردم گیلان و طبرستان به ناصرالحق و ناصر کبیر شهرت داشت به گیلان شتافت و مردم را به خونخواهی محمدبن زید برانگیخت و گروه بسیاری از آن دیار با وی بیعت کردند، آنگاه با لشکریانی روی بطبرستان نهاد و چون این خبر به احمدبن اسماعیل سامانی که در آن روزگار در بخارا و خراسان فرمانروایی داشت رسید، متوجه مازندران گردید و با سپاه عظیمی در محل فلاس که در نیم فرسخی آمل است منزل گزید، آنگاه ناصرالحق بدان موضع رهسپار گردید و میان لشکریان آنان نبرد شدیدی روی داد و احمدبن اسماعیل پیروز شد و سامانیان در طبرستان فرمانروایی یافتند و در این هنگام اصفهبد شهریار و دیگر حاکمان مازندران به فرمانروایی سامانیان گردن نهادند، سپس محمدبن هارون از احمدبن اسماعیل گریخت و به ناصر کبیر پیوست و ناصر کبیر بار دیگر بر آن شد که طبرستان را از تصرف سامانیان برهاند لیکن اسپهبد شهریار و ملک الجبال اسپهبد شروین بن رستم بهم پیوستند و با ناصر کبیر از در ستیز درآمدند و در منزل نمیکا لشکریان آنان با هم تلاقی کردند و مدت چهل روز نبرد آنان دوام یافت و سرانجام ناصرالحق پیروز شد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 411 شود.
ترجمه مقاله