ترجمه مقاله

اصبهدوست

لغت‌نامه دهخدا

اصبهدوست . [ اِ ب َ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن اسعدبن شیرویه ٔ دیلمی ، مکنی به ابومنصور. از شاعران بود و در حدیث نیز دست داشت . از ابوعبداﷲبن حجاج شعر وی را روایت کرد و از عبدالعزیزبن نباته حدیث روایت دارد. بوضعی مبالغه آمیز از مذهب شیعه پیروی میکرد و چه بسا که در شعر راه و روش ابن حجاج را می پیمود، و این برحسب گفتار ابوسعدبن سمعانی است . و هم او آرد که بسال 469 هَ . ق . درگذشت و گفت برخی گفته اند وی از تشیع برگشت ولی این گفتار را ابن ابی طی در تألیف خود درباره ٔ امامیه رد کرده است و ابن سمعانی نام وی را اسپهدوست (بسین ) آورده و قصیده ٔ طویلی از وی نقل کرده است که در آن از رفض و تشیع تبری جسته است ، چنانکه در آن قصیده گوید:
و اذا سألت عن اعتقادی قلت ما
کانت علیه مذاهب الابرار
اهوی النبی و آله و صحابه
و التابعین لهم من الاخیار
و اقول خیرالناس بعد محمد
صدّیقه و انیسه فی الغار
ثم الثلاثة بعده خیرالوری
اکرم بهم من سادة اطهار
هذا اعتقادی و الذی ارجو به
فوزی و عتقی من عذاب النار
یا رب انی قد اتیتک تائباً
من زلتی یا عالم الاسرار
و عدلت عما کنت معتقداً له
فی الصحب صحب نبیک المختار.

(از لسان المیزان ج 1 ص 461).


ترجمه مقاله