ترجمه مقاله

اشکباری

لغت‌نامه دهخدا

اشکباری . [ اَ ] (حامص مرکب ) اشک باریدن . گریستن :
رخ زردم کند در اشکباری
گهی زرکوبی و گه نقره کاری .

نظامی .


و رجوع به اشک باریدن شود.
ترجمه مقاله