اشداخ
لغتنامه دهخدا
اشداخ . [ اَ ] (اِخ ) وادیی است به عقیق مدینه . (منتهی الارب ). محلی است به عقیق مدینه .(مراصد الاطلاع ). و یاقوت آرد: ابووجزة. سعدی گوید:
تأبد القاع من ذی العش فالبیدُ
فتغلمان فاشداخ فعبود.
تأبد القاع من ذی العش فالبیدُ
فتغلمان فاشداخ فعبود.
(معجم البلدان ).