اشابة
لغتنامه دهخدا
اشابة. [ اِ ب َ ] (ع مص ) سپید کردن موی . (تاج المصادر بیهقی ). سپید کردن سر را: اشاب رأسه و برأسه . (منتهی الارب ). || خداوند فرزند پیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). صاحب فرزندان پیر شدن : اشاب الرجل . (از منتهی الارب ). || پیر کردن .